پیشگیری از خام فروشی با اجرای سند ملی مواد و ساخت پیشرفته کشور/ متن کامل مصاحبه اختصاصی دبیر ستاد با خبرگزاری آنا
دبیر ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری علم و فناوری آنا به ضرورت تبعیض مثبت قیمتی عدد صادراتی ماده خام و عدد محصول فناورانه تاکید و نحوه حمایت از طرحهای فناوارنه حوزه مواد و ساخت پیشرفته را تشریح کرد که مشروح این گفتوگو را در ادامه مشاهده مینمایید.
ضرورت تبعیض مثبت قیمتی محصول فناورانه/ ابزارهای حمایتی طرحهای مواد و ساخت پیشرفته کدامند؟
دبیر ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری علم و فناوری آنا به ضرورت تبعیض مثبت قیمتی عدد صادراتی ماده خام و عدد محصول فناورانه تاکید و نحوه حمایت از طرحهای فناوارنه حوزه مواد و ساخت پیشرفته را تشریح کرد که مشروح این گفتوگو را در ادامه مشاهده مینمایید.
معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری پیرامون موضوع مواد و ساخت پیشرفته چه ماموریت و اهدافی را دنبال میکند؟
این ستاد بر اساس تعریف و ماموریتهای معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری پیرامون موضوع مواد و ساخت پیشرفته فعالیت میکند. مفهوم پیشرفته به عبارت ساخت ارتباط دارد، زیرا در حوزه مواد تفکیک زیادی نمیتوانیم بین مواد پیشرفته و سنتی قائل شویم.
اکنون ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته تاکید دارد که گفتمانی در این حوزه ایجادو با استفاده ازاسناد بالادستی و موضوعاتی که در این حوزه مطرح است، خط سیری فراهم کند و بتواند طی مدت ۵، ۱۰ تا ۱۵ سال آینده، هدف گذاریهای کوتاه مدت و بلند مدتی در این حوزه داشته باشد تا در برخی از حوزهها که مزیت رقابتی کشور محسوب میشود، برتری ایجاد شود.
به همین دلیل در دوره جدید یکی از موضوعاتی که به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفت، بحث سند ملی مواد و ساخت پیشرفته کشور بود تا در شورای عالی انقلاب فرهنگی ذیل سند جامع علمی کشور مصوب شود.
این سند اکنون در چه مرحلهای به سر میبرد؟ اجرایی شدن این سند چه پیامدهای مثبتی به دنبال دارد؟
در حال حاضر پیش نویس این سند آماده شده و در انتظار مطرح شدن در صحن علنی شوراست. اگر در این حوزه توفیقی ایجاد شود، میتوانیم اولویتهای اصلی کشور در حوزه مواد و ساخت را تدوین کنیم تا محققان و پژوهشگران کشور در این حوزه ورود خوبی داشته باشند. کاهش خام فروشی، یکی از حوزههایی محسوب میشود که بارها در صحبتهای مقام معظم رهبری و رئیس جمهور و تمام مسئولان این حوزه به آن توجه دارند.
از اینرو سعی داریم تا شرکتهای دانشبنیان و بزرگ، محققان و پژوهشگران در قالب این گفتمان بتوانند کار کنند و توفیقهایی در جهت کاهش خام فروشی مواد ایجاد شود.
طبق آمارسنجی و ارزیابیهای مختلف جزو پنج کشور اول دنیا در منابع نفت و گاز محسوب میشویم. در حوزه مواد معدنی نیز تنوع خیلی خوبی در کشور داریم. در صنایع مرحله اول نیزمزیت داریم و صنایع خیلی خوبی در کشورمان وجود دارد، اما تعریف خام فروشی فراتر از این مسائل است.
آیا ماده معدنی را صادر میکنیم یا یک مرحله فرآوری روی آن انجام میدهیم؟ سنگ معدن آهن یا فولاد خام را میفروشیم؟
از نظر ما در ستاد تعریف فولاد خام هم یک ماده خام است یعنی میتوانیم روی آن یک مرحله فرآوری انجام دهیم و به محصولی با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کنیم. در یک بازهای روی این موضوع خیلی متمرکز شده ایم و آن حلقه اول را در کشور خوب ایجاد کرده ایم. اکنون فولاد سازیها و صنایع مس، سرب و روی خوبی در کشور داریم.
در حوزه پتروشیمی هم که گاز و مواد نفتی را یک مرحله فرآوری میکنند، توفیقات خوبی داشتیم، اما متاسفانه نتوانسته ایم به مرحله بعد ورود پیدا کنیم. این مرحله، مرحله خاص فناوری است. در این مرحله شرکتهای کوچک، متوسط فناوری میتوانند ارزش افزوده بالایی ایجاد کنند. این شرکتها میتوانند محصول اولیه پتروشیمی یا محصول اولیه پالایشگاه را تبدیل به صنعتی از جنس فناورانه کنند که ارزش افزوده بالایی به همراه داشته باشد.
آیا در این مسیر میتوانیم از ارتباطات بین المللی و همکاری با کشورهای دیگر به گسترش و توسعه این فناوریها کمک کنیم؟
قطعا همینطور است. در این حوزهها میتوانیم به دلیل داشتن برخی مزایای رقابتی کشور از جمله نیروهای متخصص و فناور و بسترهای مناسب حوزه انرژی از روابط بین المللی هم به خوبی استفاده کنیم و با تعریف کارهای فناورانه مشترک و ایجاد بازارهای هدف در کشورهای منطقه ورود خوبی نیز به این حوزهها داشته باشیم و از این پتانسیلها نیز بهره ببریم.
در حال حاضر چقدر توانسته ایم از این پتانسیلها و از مزایای رقابتی کشورمان بهره ببریم؟
ایران معادن مختلف زیادی دارد. یکی از آن معادن ها، گچ و سیمان است. طبق آمارهای بین المللی ایران اولین منابع گچی دنیا را دارد و دومین صادر کننده گچ دنیاست. آمریکا رقیب ایران در این مسئله است. آمریکا دومین کشوری است که منابع گچی دارد و اولین کشور صادرکننده گچ دنیاست. در حوزه صادرات، شرکتهای بزرگی در دنیا گچ و سازههای گچی تولید میکنند که از ارزش افزوده بسیار بالای برخوردار است. ما به عنوان دومین صادر کننده گچ دنیا، برند معروف جهانی در این حوزه نداریم.
این در حالی است که گچ یک ترکیب کلسیمی است. اکنون یکی از صنایع هایتک کشورمان نیز حوزه انرژی اتمی است. ایران یکی از استخراج کنندگان مهم اورانیوم در دنیا محسوب میشود. هنگام استخراج اورانیوم، گاز UF۶ باید احیا شود. تنها مادهای که میتواند اورانیوم را از فلور جدا کند، کلسیم است. در حال حاضر ایران بزرگترین منابع گچ دنیا را دارد که یکی از عناصر موجود در آن کلسیم است. همچنین یک صنعت هایتک دارد که وابسته به این مواد است.
در کل این بازه یعنی از تولید گچ، تولید سازههای گچی، ترکیبات مبتنی بر سولفات کلسیم کربنات، تولید کلسیم، داستان فناوری در تبدیل آن به کلسیم برای صنایع مختلف نقش مهمی ایفا میکند.
در حوزه فولاد، سنگ معدن فولاد، فولادهای خام، فولادهای ساختمانی و یک مرحله بالاتر فولادهای کم آلیاژی و فولادهای پرآلیاژی و پر استحکام توسط شرکتهای دنیا سفارش داده میشوند. ما اکنون ظرفیتهای خوبی در این زمینه در کشور داریم. در حال حاضر ۳ تا ۴ شرکت خوب با بهره گیری از نیروهای متخصص و فارغ التحصیلان مقطع دکترا در این زمینه مواد با کیفیتهای خوب تولید میکنند.
معادن و صنایع مس خیلی بزرگی هم در کشور داریم که محصولاتی مانند مس خام و نهایتا سیم و کابل تولید میکنند. یک گام جلوتر باید مس بدون اکسیژن تولید کنیم که ارزش افزوده آن دهها برابر بیشتر از مس کاتدی خالص است. در حال حاضر فقط در حد پایلوت میتوانیم به این مرحله ورود پیدا کنیم. در مرحله تبدیل پایلوت به صنعت کمیت مان میلنگد. اشکال صنعت فناورانه ما در این قسمت است. باید به این قسمت ورود پیدا کنیم. در بعضی بخشها موفق شده ایم، تجربههای خوبی هم بدست آورده ایم، اما باید این مرحله فناورانه نیز پیشرفت کند.
در مرحله تبدیل پایلوت به صنعت کمیت مان میلنگد. اشکال صنعت فناورانه ما در این قسمت است. باید به این قسمت ورود پیدا کنیم. در بعضی بخشها موفق شده ایم، تجربههای خوبی هم بدست آورده ایم، اما باید این مرحله فناورانه نیز پیشرفت کند.
چرا نتوانسته ایم به این مرحله ورود پیدا کنیم؟ صنعت پای کار نیامده است؟ قانون یا نقشه راهی برای این مسئله نداشته ایم؟
اتفاقا قانون و نقشه راه داریم، اما در این حوزه نیازمندیم از تجربههای موفق دنیا استفاده کنیم. اکنون در دنیا تقسیم کاری وجود دارد. کسی که طراحی میکند، کسی که میسازد و کسی که تجهیزات ایجاد میکند. سه بازیگر مختلف در این حوزه وجود دارد. کسی که بهره بردار است نیاز به یک سری تجهیزات دارد. ما اکنون در دانش ساخت تجهیزات یک مقدار ضعف داریم تا محصول آزمایشگاهی یا TRL۳ را به TRL۹ تبدیل کنیم که صنعت بتواند از آن استفاده کند. در این بخش باید سرمایه گذاری کنیم.
در این مسیر ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته و معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری چه نقشی دارند؟
ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته و معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری در این مسیر نقش ریل گذاری را دارند. به عنوان مثال ترکیبات معادن مس کشورمان حاوی یک سری عناصر بسیار ارزشمند است. اگر مس ایران با خلوص ۹۹ درصد صادر شود، اما در مقابل کشوری فناوری خالص سازی آن یک درصد را داشته باشد، درآمدی که آن کشور از آن یک درصد خالص سازی بدست میآورد به اندازه ۹۹ درصد صادرات کشور ایران است.
اگر بتوانیم یک درصد عناصر ناخالص مس را به محصول جانبی تبدیل کنیم، آن محصول از ارزش افزوده و اقتصادی بسیار بالایی برخوردار خواهد شد بنابراین یک، باید یک سری سیاستگذاری در این حوزه اعمال شود. دوم، این مسئله مطرح شود. سوم، اگر کسی راه حلی در این حوزه دارد، مورد حمایت قرار گیرد.
در حال حاضر معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری چقدر توانسته است در این زمینه موفق عمل کند؟ چه استراتژیهایی به کار برده است؟ در این مسیر از فناوران این حوزه حمایت کرده است؟
تعیین استراتژی تعیین بایدها نیست، تعیین نبایدهاست. در معرفی استراتژی یک سازمان یا نهاد یا ستاد بیشتر باید بگویید چه کاری انجام دهید چه کاری نباید انجام دهید. این موضوعی است که تقریبا سعی کرده ایم در این ستاد به شدت عمل کنیم. همچنین یکی از وظایف ذاتی ما حمایت از توسعه فناوری است. اگر ما تبعیضی ایجاد کنیم، میتوانیم گفتمان سازی داشته باشیم. اگر کسی در حوزه توسعه فناوری میتواند کار خاصی انجام دهد، از سبد ابزارهای حمایتی متنوع معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری بهره مند میشود.
ما متناسب با توسعه فناوری از سبد ابزارمان استفاده میکنیم. به عنوان مثال یک شرکت بزرگی قصد دارد در حوزه توسعه فناوری مربوط به خودش سرمایه گذاری کند، معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری ابزار مالیاتی ذیل قانون دانشبنیان دارد که آن شرکت میتواند بخشی از مالیاتش را صرف تحقیق و توسعه کند.
شرکتی هم که توسعه فناوری اش در راستای اهداف معاونت علمی تعریف نشده است نیز میتواند از ابزارهای دیگر استفاده کند و مورد حمایت قرار گیرد، اما شرکتی که در راستای اهداف و تعاریف معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان در حوزه خام فروشی یا موضوع شورابهها و باطلهها کاری انجام دهد، مشمول ابزارهای حمایتی با ریسک بالاتر میشود. معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری ریاست جمهوری به این شرکت کمکهای بلاعوض یا وامهای کم بهره و تنفس بالا به آنها میدهد و آن شرکت میتواند از این تسهیلات استفاده کند.
اگر فناوری خاص و بومی برای کشور تعریف شود و ارزش افزوده خیلی بالایی داشته باشد، از ابزارهای با ریسک پذیری بالا و از جنس کمکهای بلاعوض بهره مند میشود، اما اگر فناوری فقط بومی سازی و بازسازی شود، شرکتها از وامهایی با تنفس شش ماهه یا یکساله استفاده میکنند، زیرا این فناوری در دنیا احصاء شده و منابع دولتی نیز محدود است.
در این مسیر باید تقسیم بندی و اولویت بندی برای موضوعها داشته باشیم. باید اولویت بندی کنیم چه موضوعی و از چه ابزاری باید استفاده شود. اینکه بتوانیم افراد و مراجعه در توسعه فناوری را تبدیل به کسانی کنیم که در راستای این گفتمان حرکت میکنند، اولین کاری است که باید انجام دهیم.
ترویج مسئله بعدی است. در دانشگاهها و مراکز علمی باید یک سری مسائل مطرح شوند تا آن مجموعهها برای آن راه حلی پیدا کنند. وقتی مسئلهای مطرح نشده است، نباید انتظار داشته باشیم که استاد دانشگاه، عضو هیئت علمی و دانشجو کارشناسی ارشد و دکترا راه حلی برای این مسئله پیدا کنند.
ما در این حوزه سعی کرده ایم فعالیتهایی انجام دهیم و این گفتمان را در مراکز علمی و دانشگاهی ترویج دهیم یعنی اگر کسی در این حوزهها اقدامی انجام دهد، حاضر هستیم از پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترای او حمایت کنیم. به او گرنت آزمایشگاهی دهیم تا آزمایش هایش را بدون پرداخت هزینه تحت حمایت ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته انجام دهد.
سومین مرحله، آشنا کردن صنایع بزرگ با داستان توسعه فناوری است. پیرامون این مسئله نیز برنامههایی را آغاز کرده ایم که به مرور در حال انجام است تا بازیگران بزرگ این حوزه مسائل خودشان را با شرکتهای دانشبنیان و فناور مطرح کنند. در نهایت صنعتهای بزرگ با همکاری و مشارکت شرکتهای فناور و پارکهای علم و نفاوری درگیر مسئله کاهش خام فروشی در حوزه منابع پتروشیمی، پالایشگاهی، نفتی، فولادی و معدنی شوند.
وجود برخی سودجویان و مافیا در صنایع معادن و مواد چقدر میتواند مانع توسعه فناوری شود؟ ورود این افراد چقدر میتواند پیامدهای منفی برای توسعه فناوری کشور به همراه داشته باشد؟
حوزه توسعه فناوری، بازار خودش را میتواند پیدا میکند. اگر محصولی با کیفیت بالا تولید شود، حتی اگر قیمت بالاتری داشته باشد، بازهم قابل فروش است. از سوی دیگر اگر محصولی هم بازار هدف خاصی داشته باشد، به راحتی میتواند در بازار هدف خودش فروخته شود.
اکنون ما در بازار ابزارهای ماشین کاری و تراشکاری داریم. سالهای پیش پس از استفاده این مواد (اینسرت) تخریب میشدند و به عنوان ضایعات به فروش میرسیدند. مجموعههایی نیز وجود داشتند که این مواد را میخریدند و صادر میکردند؛ یک کالای صادراتی بود. شرکتهایی در کشور کار بازیافت این ماده را آغاز کردند و توانستند به تکنولوژی بازیافت این مواد برسند. همان مجموعههایی که این مواد را میفروختند و صادر میکردند به سراغ فناوران این حوزه رفتند تا ماده ارزشمندتری را در بازار به فروش برسانند.
نهادهای دولتی باید در این مسیر با ایجاد یک سری ساز و کارها به رخ دادن این اتفاق کمک کنند یعنی عدد صادراتی ماده خام را بالا ببرند و عدد محصول فناورانه را پایین بیاورند. اگر این تبعیض مثبت ایجاد شود، کاسبان این حوزه خود به خود به سمت فناور میروند و محصولی با ارزشتر و با حقوق گمرکی خیلی پایینتر صادر میکنند. این اتفاقات و شناسایی این موضوعها در کشور برعهده ما است و باید این کار انجام شود. این افراد آشنایی زیادی با بازار دارند. اگر به کاسبی آنها کمک کنیم حتما به سراغ فناوران خواهند رفت.
عکس این قضیه هم صدق میکند. یک محصولی وارداتی در بازار موجود است. فناوری هم اقدام به تولید با کیفیتتر این محصول میکند. وارد کننده آن محصول با مشکلاتی از قبیل ارز، پرداخت، ثبت سفارش در گمرک همراه است. از سوی دیگر زمان تولید تا انقضای یک محصول تنها شش ماه است و او با کارهای ترخیص گمرک در خلیج فارس تنها یک ماه زمان فروش آن محصول را دارد. در نتیجه صرفه اقتصادی اش در این است به سراغ فناوری برود که حداقل شش ماه فرصت فروش در بازار را دارد. یکی از شرکتها با چنین مشکلی مواجه بود. اکنون به جای واردات، این محصول ایرانی با کیفیت را با قیمت جنس وارداتی و با گارانتی خودش در بازار که به واسطه واردات شناخته بود، به فروش میرساند.
من منکر این مسئله نیستم که واردکنندگانی وجود دارند که ارز دولتی میگیرند. با قیمت خیلی پایین، ثبت سفارش غلط دارند، اما مسیر بازار مسیری است که خود به خود میتواند خیلی از مشکلات را حل کند.
در حال حاضر سازوکارهای جهانی برای توسعه فناوری چه مواردی است که باید ما نیز به دنبال ایجاد آن ساز و کارها باشیم؟
در حال حاضر بسیاری از فناوران مسیرهای ورود به بازار را نمیشناسند. انتخابهای غلط برای ورود به بازار دارند. در نهایت شکایت میکنند چرا کسی از آنها حمایت نمیکند. این سازوکارها اکنون در دنیا شناخته شده است. به عنوان مثال اگر در چین ماده اولیهای صادر شود صادرکنندگان مشمول ۳۰ درصد عوارض میشوند. اگر محصول نیمه ساختهای را تولید و صادر کنند، ۵ تا ۱۰ درصد عوارض پرداخت میکنند. اگر محصول نهایی تولید و صادر کنند، ۵ درصد جایزه صادراتی دریافت میکنند.
مشاهده میشود قیمت محصول تمام شده نسبت به محصول مواد اولیه برای مصرف کننده خارجی ارزانتر است بنابراین مصرف کننده خارجی ماده اولیه نمیخرد بلکه به سراغ محصول نهایی میرود.
با این ساز و کارها در همه جای دنیا برای فناوران تبعیض ایجاد میکنند. تعریف این سازوکارها جزو وظایف نهادهای بالادستی است که باید انجام شود. متاسفانه اکنون خیلی موضوعهای روی زمین مانده در کشور داریم. از سوی دیگر نتوانسته ایم از ابزارهای مناسب این کار که یکی از آنها رسانه است برای هم افزایی و هم رسایی این مسئله استفاده کنیم. فناورانی نیز در حوزههای مختلف داریم که کسی آنها را نمیشناسد. همچنین نیازمندیهایی در کشور داریم که نیازمند نمیداند برای رفع آن نیاز به سراغ چه کسی برود. امیدوارم این موضوعها نیز در کشور ما بیشتر رواج پیدا کند.
ارسال به دوستان