صادرات دانشبنیان حوزه مواد از 2 میلیارد دلار عبور کرد / بررسی یک دهه فعالیت ستاد فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته در گفتوگوی دکترمصطفی میلانی دبیر ستاد با روزنامه فرهیختگان
حوزه مواد و ساخت در پیشبرد اقتصاد و صنعت هر کشوری جایگاه ویژهای دارد و با توجه به توسعه چشمگیر فناوری در دنیا، این اهمیت هر روز بیشتر میشود. عملکرد مواد را میتوان در تولید تجهیزات صنعتی، استفاده از مواد در مصرف انرژی کمتر، کاهش هزینههای تولید و مواد اولیه، بالا بردن کیفیت و عمر مفید کالاهای تولیدی و افزایش مقاومت و سختی مواد مورد ارزیابی قرار داد.
مقدمه فرهیختگان
حوزه مواد و ساخت در پیشبرد اقتصاد و صنعت هر کشوری جایگاه ویژهای دارد و با توجه به توسعه چشمگیر فناوری در دنیا، این اهمیت هر روز بیشتر میشود. عملکرد مواد را میتوان در تولید تجهیزات صنعتی، استفاده از مواد در مصرف انرژی کمتر، کاهش هزینههای تولید و مواد اولیه، بالا بردن کیفیت و عمر مفید کالاهای تولیدی و افزایش مقاومت و سختی مواد مورد ارزیابی قرار داد. تمام این موارد میتوانند در توسعه پایدار و بهینهسازی فرایندهای صنعتی مورد استفاده قرار گیرند. مواد پیشرفته کلیدی برای توسعه هر چه بیشتر فناوری و البته تولید ثروت در جوامع امروزی محسوب میشوند که بهرهبرداری از آن بسیار هم به فناوری وابسته است، به طوری که کشورها با پیشرفت در این حوزه میتوانند نهتنها از نظر اقتصادی توسعه بیشتری پیدا کنند، بلکه وضعیت اشتغال را نیز در این حوزه بهبود دهند.
علاوه بر این، از این حوزه از فناوری میتوان در حفظ محیطزیست، کاهش آلایندههای محیطی، بازیافت مواد و بهینهسازی کاربرد منابع طبیعی استفاده کرد. ایران به عنوان یکی از کشورهای غنی از مواد مختلف، از سالهای قبل با استخراج منابع، مواد را در قالب خامفروشی به سایر کشورها صادر میکرد و هنوز هم این فرایند ادامه دارد. از این رو، محققان تلاش کردهاند با روشهای مختلف به جای خامفروشی مواد، آنها را در قالب مواد جدید تولید شده به فروش برسانند تا به این واسطه ارزش افزوده بیشتری را برای کشور به همراه داشته باشند.
به این منظور، 10 سال پیش ستادی با عنوان ستاد مواد و ساخت پیشرفته از سوی معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری راهاندازی شد تا وضعیت حوزه مواد و ساخت در کشور سر و سامان بهتری پیدا کند. در ادامه برای اطلاع از وضعیت ستاد مواد و ساخت پیشرفته و فعالیتهای آن، با مصطفی میلانی، دبیر ستاد توسعه فناوریهای مواد و ساخت پیشرفته گفتوگو کردیم. او که جزو جوانترین مدیران کشور محسوب میشود، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی مواد - متالورژی استخراجی در دانشگاه صنعتی سهند تبریز به پایان رساند و در ادامه، کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی مواد - خوردگی و حفاظت از مواد از دانشگاه تربیت مدرس و دکتری مهندسی مواد را نیز از سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی اخذ کرد. میلانی که مدیر مرکز توسعه فناوری مواد شرکت صنایع الکترواپتیک صاایران است، راهاندازی یک مرکز تحقیقاتی در این حوزه در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان و کمک به تشکیل سه شرکت دانشبنیان فعال در حوزه مواد و متالورژی را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
فرهیختگان: بهمن ماهی که گذشت دهمین سالگرد تأسیس ستاد مواد بود. 10 سال پیش ستاد مواد با چه هدفی پایهگذاری شد؟
زمانی که در فناوریهای مختلف ورود میکنیم و به فرموده رهبری، به لایههای عمیق آن وارد میشویم، مشاهده میکنیم یکی از چالشهایی که در کشور وجود داشته و هنوز هم وجود دارد این است که در اساس موضوعات، قدری ضعف داریم. برای مثال، در صنایع فولادسازی در کشور، فولادسازیهای بزرگی داریم که فولاد تولید میکنند، اما جنس فولاد ما بیشتر فولاد خام است و دو سه مجموعه در حوزه فولاد آلیاژی فعالیت میکنند. ارزش افزوده در فولاد آلیاژی است؛ آلودگیهای زیستمحیطی و میزان مصرف انرژی و آب در فولاد خام بیشتر است؛ یعنی ما که تولیدکننده فولاد خام هستیم، اگر نتوانیم فولاد آلیاژی و فولاد با کیفیت بالا تولید کنیم، میتوان گفت منابع کشور را بابت جنسی استفاده کردهایم که سودآوری بالایی برایمان ندارد، اما موضوعات زیستمحیطی ایجاد میکند؛ این مسئله در هر حال برای کشور چالش ایجاد میکند. اگر این زنجیرهها را تکمیل نکنید، سالها بعد در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، جایی که شیرآلات و اتصالات خاص موردنیاز است یا به یک راکتور با آلیاژی خاص برای کارتان نیاز دارید، به مجموعههای خارجی وابسته میشوید.
این دغدغه در سال 94 به وجود آمد و به همین دلیل، ستاد مواد تشکیل شد تا بتواند این حلقهها را شناسایی کند و روی اساس موضوعات سرمایهگذاری کند، به عنوان مثال، برای فعالیت در حوزههای نفت و گاز مانند حوزه کاتالیستها، نیاز داریم روی بخشی از موضوعاتی کار کنیم که به حوزه مواد مرتبط هستند و کاتالیستساز شویم و این کاتالیست را در صنایع پتروشیمی استفاده کنیم و محصول هایتکی را تولید کنیم که ارزش افزوده ایجاد میکند؛ رسالت ستاد این بود. در این سالها موفقیتهایی کسب شده است. یکی از موضوعاتی که با حمایتهای خاص ستاد مواد و ساخت در آن زمان شکل گرفت بحث ساخت افزایشی و پرینت سهبعدی و... بود و حمایتهای دکتر ستاری در آن موقع باعث شد سه چهار شرکت فعال در این حوزه به فعالیت خود ادامه دهند و در حال حاضر تبدیل به شرکتهایی شدهاند که در حوزه ساخت تجهیزات ساخت افزایشی سرآمدند و با کیفیت خیلی بالا تجهیزات تولید میکنند و خیلی با کیفیتتر از تجهیزات چینی و حتی اروپایی، محصول تولید میکنند. از این شرکتها حمایت شد و در حال حاضر، به طور مستقل روی پای خود ایستادهاند و کار ساخت تجهیزات را انجام میدهند.
ما در حوزه ساخت افزایشی، ساخت تجهیزات را شروع کردیم و جلو رفتیم و به موفقیتهایی رسیدیم و کاری که در حال حاضر با این شرکتها انجام میدهیم، این است که زنجیره ارزش این حوزه را تکمیل کنیم. برای مثال در حوزه ساخت افزایشی فلزی، پودری وجود دارد که به روش SLM قطعهای را با پرینتر سهبعدی تولید میکنید که این پودر ویژگیهای خاصی دارد. در روش SLM حوضچهای از پودر وجود دارد که پودر، لایه به لایه در این حوضچه قرار میگیرد و با لیزر، ذرات پودر را به هم متصل میشوند و لایههای بعدی ادامه مییابد و حوضچه آرام آرام پایین میرود تا ساخت افزایشی به سرانجام برسد. این کار ویژگیهای خاصی دارد؛ اگر پرینترساز باشید، اما نتوانید در اکوسیستم نوآوری خودتان پودر را تأمین کنید، وابسته به یک پودر از یک برند خارجی هستید؛ به عنوان مثال، کل سازندگان پرینتر سهبعدی در کشور وابسته به «متکو» آلمان هستند و معتقدند دستگاه ما با پودر «متکو» کار میکند و اگر از پودر «متکو» در آن استفاده نکنید، کار نمیکند. کاری که میتوانیم در حوزه ستاد مواد انجام دهیم این است که مجموعهای در داخل، فرایند تولید پودرهای فلزی را برای سیستم ساخت افزایشی انجام دهد و این یک حلقه از زنجیره ارزش فرایندهای ساخت افزایشی میشود. این یک حلقه از زنجیره ارزش فرایندهای ساخت افزایشی به شمار میرود.
ما در حوزه پلیمر، «فیلمان» را داریم. پرینترهای سه بعدی حوزه پلیمری یک رشته پلیمری فرایند پرینتر را انجام میدهد که به آن «فیلمان» میگویند که تولید فیلمان وابسته به شرکتهای خارجی است و تاکنون با یکی دو کشور صحبت کردهایم و آنها اظهار تمایل کردهاند که در تولید «فیلمان»های خاص وارد شوند. در حوزه پرینتر سرامیکی به یک سری گرانولهای خاص نیاز است و یک سری تجهیزات هم هستند که بعد از فرایند تولید قطعه به روش پرینتر سه بعدی باید فرایندهای تکمیلی روی آن قطعه انجام دهد که قابل استفاده باشد و یکی دو شرکت هم اظهار تمایل کردند که وارد این حوزه کاری شوند. زنجیرههایی که باید در اطراف ساخت افزایشی شکل گیرد، برای اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور حائز ارزش و اهمیت است. در حوزه نرمافزار و کنترلهایی که روی این انجام میشود، شرکتهای قدری نداریم که نرمافزار قدر لایسنسدار با پشتیبانی خوبی نوشته شده باشد و به همه این سیستمها ارائه بدهد.
در حوزه لیزر، هدهایی که استفاده میشود مجهز به یک سری تجهیزات مصرفی است و اینجا دقیقاً نقطهای است که شرکتهای دانشبنیان میتوانند به آن ورود کنند و به این شرکت خدمات ارائه دهند تا به طور دائم به لیزر و هد خارجی وابستگی نداشته باشند. بعد از اینکه مرحله ساخت تجهیز توسط مسئولان مربوط به ستاد پیگیری شد، حالا به دنبال آن هستیم که در کنار آنها بتوانیم زنجیره ارزش آن را تکمیل کنیم و این اتفاقی است که میتواند در کنار هر کدام از این حوزهها رخ دهد و ما میتوانیم آن را انجام دهیم. به عنوان مثال، اگر لباسشویی برند «بوش» خریداری کنید، مشاهده میکنید که در قسمت بالای آن نوشته شده است که تنها باید مایع لباسشویی یا قرص لباسشویی خاصی که نوشته شده را در آن بریزید که باعث شود لباسها را خوب بشوید. این مسئله در خارج از کشور اهمیت بالایی دارد. به عنوان مثال، سازنده پرینتر سهبعدی چینی یا آلمانی میگوید فقط دستگاهی که تولید کردهاند، تنها با «متکو» با کیفیت بالا کار میکند؛ اما ما در کشور این برند را نداریم که مثلاً آسا لیزر، نورا و شرکتهایی که پرینتر سهبعدی فلزی تولید میکنند، بگویند پودر موردنیاز برای استفاده در این دستگاهها را تنها باید از شرکتی داخلی خریداری کنند تا دستگاه با این پودر بهینه شده و بهترین خروجی را داشته باشد. ما به دنبال آن هستیم که به این نقطه برسیم.
فرهیختگان: در این مرحله چقدر پیشرفت داشتهاید؟
تقریباً با تمام شرکتهایی که در این حوزه دستگاه میسازند و مجموعههایی که قابلیت تولید پودر فلزی دارند، صحبتهایی کردیم و به دنبال آن هستیم که رویداد و برنامهای را در این حوزه تنظیم کنیم تا همه کنار هم بنشینند و نیازمندیهای خود را احصا کرده و برنامههایی مدون شود و به سراغ این موضوع برویم که مأموریتی را در هر یک از حوزههای مأموریتی به هر کدام از شرکتها محول کرده و رو به جلو حرکت کنیم. برنامهریزیهای آن انجام شد و در اردیبهشتماه امسال هم برای این کار آماده بودیم اما با توجه به تغییراتی که رخ داد، هماهنگی موضوعات و تا بررسی سیاستهای جدید، این فرایند قدری به تعویق افتاده است.
فرهیختگان: تحقیق و توسعه لازم برای ساخت این پودرها انجام شده است؟
شرکتهایی داریم که پودر فلزی تولید میکنند، اما این پودر فلزی در کاربردهای دیگری استفاده میشود و باید یک سری بهینهسازیها را انجام دهند که قابل استفاده در این فرایند باشد. حدود 70 درصد مسیر را در کشور پیش رفتهایم و 30 درصد نیز نیاز است با حمایتها و کمکهایی که در ستاد انجام میشود، ادامه پیدا کند که بتوانیم به محصول اصلی و صددرصدی برسیم.
فرهیختگان: چند سال است که پرینترهای سه بعدی در کشور ساخته شدهاند؟
فرایند تجاریسازی این پرینترهای سه بعدی از حدود 4 تا 5 سال پیش آغاز شد.
فرهیختگان: پیش از آن، واردات این دستگاهها به کشور صورت میگرفت؟
پیشتر از این یا پرینتر سه بعدی در کشور وجود نداشت یا اگر موردی هم بود، یک یا دو نمونه دستگاه وارداتی بود؛ چراکه قیمتها این قدر بالا بود که شرکتها به سراغ واردات آن نمیرفتند. اما در حال حاضر، نیاز داخل از سوی شرکتهای داخلی تأمین میشود به طوری که شرکتهای بزرگ با سه تا چهار مورد از این شرکتها قرارداد منعقد کردهاند و دستگاه روی خط تولید آنها مستقر شده است.
فرهیختگان: ساخت پرینترهای سه بعدی در داخل توسط دانشبنیانها چه میزان مانع از ارزبری شده است؟
یک دستگاه پرینتر سه بعدی در کشور بین 3 تا 8 یا 9 میلیارد تومان قیمت دارد که این قیمتها بسته به مدل، ابعاد و دقت آن متفاوت است. اگر در سالهای اخیر از هر کدام از اینها 10 تا 15 مورد فروخته باشیم، رقم بالایی به دست میآید. شرکتی که میخواهد اقتصاد در گردشی داشته باشد، باید سالی سه چهار مورد از این تجهیزات را به فروش برساند و اگر به مدت 5 سال، سالی 5 تجهیز هم فروخته باشد رقمی بالغ بر 125 میلیارد تومان میشود و بازاری است که طی این چهار پنج سال، شرکتها تصاحب کردهاند.
فرهیختگان: با توجه به مسیری که ستاد در این ۱۰ سال پشت سر گذاشته است، تا چه اندازه موفق شده نیاز داخل را پوشش دهد و تا چه اندازه در زمینه خودکفایی و جبران تحریمها تأثیر گذاشته است؟
بعد از انقلاب تحریمهای مختلفی داشتیم. این تحریمها مرحله به مرحله اضافه و شدیدتر شدند. بعد از جنگ تحمیلی، یک سری موارد هایتک را به راحتی و به طور مستقیم از کشورهای اروپایی خریداری و وارد کشور میکردیم؛ اما همان سالها مواردی تحریم بود که باعث تعجب میشد. به عنوان مثال، ما در حوزه مواد مغناطیسی با میدانهای مغناطیسی بالاتر از یک تسلا از همان ابتدای جنگ تحریم بودیم. این نشان میدهد حوزههای خاصی که کلیدی بوده از همان ابتدا درست فکر کردند. در MRI نیاز داریم از مواد مغناطیسی با میدان مغناطیسی بالا استفاده کنیم؛ یعنی میتوانستیم تجهیز MRI خریداری کنیم، اما اگر میخواستیم MRI ساز شویم، هیچوقت نمیتوانستیم. در واردات هلیوم از همان ابتدا تحریم بودیم، مگر در مسائل پزشکی. اگر بخواهیم در حوزه ابررساناها کار کنیم، نیاز داریم دمای سیستم را به شدت پایین بیاوریم که با هلیوم مایع این کار انجام میشود؛ پس به شکلی در ابررساناها هم تحریم بودیم. در واقع، در بحث تحریمها، در حوزههای هایتک که وجود داشته همیشه دچار مشکل بودیم؛ به عنوان مثال، فولادهای خیلی خاص و آلیاژهای آلومینیوم خیلی خاص هیچوقت وارد کشور نشده یا به سختی وارد کشور شده است. تا پیش از تحریمهای اخیر میتوانستیم هواپیما خریداری کنیم؛ اما هیچوقت نمیتوانستیم ترمز هواپیما را بخریم. ترمز هواپیما یک متریال فلزی خاص یا اخیراً متریالهای سرامیکی خیلی خاص است که به تازگی وارد این حوزه شدهایم تا بتوانیم کارهایی انجام دهیم. اگر بتوانیم پایه علمی اینها را به دست بیاوریم، پایه و اساسی میشود که بتوانیم در حوزههای دیگر ورود کنیم. بنابراین، نمیتوان گفت در حوزههای تحقیقاتی به طور خاص در جاهایی موفق یا ناموفق بودیم.
فرهیختگان: نمونههای این تأثیر را در کدام صنایع میتوان دید؟
یکی از موضوعاتی که در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی داریم، بحث کاتالیستهاست. یک جایی، کاتالیست معضل صنعت پتروشیمی ما شد و این موضوع در ستاد نانو مطرح شد و تولید کاتالیستها در کشور توسط شرکتهای دانشبنیان به مرحلهای رسید که کسی نمیتواند بگوید به ما کاتالیست نمیفروشد. دو تا سه شرکتی که در حال حاضر در تولید کاتالیست کار میکنند، آنقدر توانمند هستند که کاتالیستهای تولید خود را به کشورهای اطراف صادر میکنند. یا به عنوان مثال، مصرف کاتالیست کشور عراق در صنعت پتروشیمی از شرکتهای داخل ایران تأمین میشود. در واقع، در جایی مشکلی برایمان پیش آمد و سرمایهگذاری کردیم به طوری که در حال حاضر موفق شدیم مسیر را کاملاً برعکس کنیم.
فرهیختگان: در حوزه مواد هم میتوانید به نمونه مشابهی اشاره کنید؟
یکی از موضوعاتی که در صنعت نیروگاهی کشور مطرح است، توربینهای نیروگاهی و پرههای توربین است که به صورت خیلی خاص، به یک سری آلیاژهای خاص و به روشهای تولید خاص نیاز دارد. تا زمانی که شرکتهای اروپایی حضور داشتند و تعمیرات صنعت نیروگاهی را انجام میدادند، هیچ مشکلی در این زمینه نداشتیم و شرکتهایی مانند زیمنس پرههای نیروگاهی ما را تعمیر یا تعویض میکردند. اما زمانی، ما در این فرایند دچار مشکل شدیم و کشور نیاز پیدا کرد در حوزه ساخت پره توربین و تعمیر این پرهها، کار فناورانهای انجام دهد و در حال حاضر شرکتهایی مانند گروه «مپنا» در این حوزه فعالیت میکنند. یا شرکت «پره توربین شهریار» وارد شد در حوزه کوتینگ پرههای توربین و لایهنشانی که باید روی سطح این پرهها انجام شود تا بتواند دماهای بالای توربین را تحمل کند. این شرکت در حال حاضر، یکی از شرکتهای خیلی مطرح داخلی حتی در حوزه صنعت نیروگاهی است.
کشورهایی مانند عراق که از تکنولوژی زیمنس استفاده میکنند، پروژههای متعددی دارند که به واسطه آنها، شرکت «پره توربین شهریار» کار تعمیرات نیروگاهی را انجام میدهد. این شرکت همچنین در ارمنستان یا در کشورهای جمهوری سابق روسیه نیز فعالیتهای مشابهی را انجام میدهد. در این حوزه، ما کاملاً در حوزه مواد وارد شدیم و توانستیم فرایندهای مختلفی را مانند فرایند رشد تککریستال و لایهنشانه آن را انجام دهیم و نیز ریختهگری دقیق آن نیز در یک شرکت صنعتی در شاهرود انجام میشود. از آنجایی که تمام این زنجیره تکمیل شده، تولیدکنندگان داخلی به مرور وارد طراحی توربین شدهاند. پیشتر باید با استفاده از طراحی زیمنس پره توربین میساختیم و در حال حاضر خودمان میتوانیم پره توربینی بسازیم که طراحی کامل خودمان باشد. اگر در این حوزه وارد نمیشدیم، هیچوقت به طراحی هم نمیرسیدیم چون باید قطعه استانداردی را تولید میکردیم که شرکتهای خارجی تولید میکنند.
فرهیختگان: فعالیتهای ستاد به چهار دسته طبقهبندی شده که شامل مواد نوظهور، مواد شیمیایی و پتروشیمی، مواد معدنی و فلزی، و چاپ پیشرفته و چاپ سهبعدی است. کشور تاکنون در کدام یک از این چهار حوزه توفیق بیشتری پیدا کرده؟ در کدام حوزه باید تلاش بیشتری روی آن صورت گیرد؟ جایگاه ایران نسبت به دنیا یا کشورهای منطقه چگونه است؟
از آنجایی که کشور ما از قدیم مبتنی بر حوزه نفت، گاز و پتروشیمی بوده، پیشرفت ما در حوزه صنایع پتروشیمی هم بالاتر از همه بوده و از طرف دیگر، چون نیاز هایتکی که باید در صنعت ما وجود داشته باشد که بتوانیم مثلاً در حوزه مواد نوظهور کار کنیم، کمتر بوده، در این موضوع هم توفیق کمتری داشتهایم؛ به این معنی که شرکت دانشبنیان داخلی، مشتری برای فروش محصول خود نداشته است. به عنوان مثال، سالها ایمپلنتهای پزشکی را وارد میکردیم به گونهای که تنها چند سال است که شرکتی در کشور به وجود آمده که به طور مستقل میتواند ایمپلنت ستون فقرات تولید کند. این شرکت نیاز دارد ماده خام مورد نیاز خود را که تیتانیوم گرید ۲۰ است را خریداری کرده و با استفاده از تجهیزاتی که دارد ایمپلنت پزشکی را تولید کند. اگر برای این محصول مشتری وجود نداشته باشد، هر اندازه هم این شرکت بتواند تیتانیوم گرید ۲۰ تولید کند، با توجه به فضای تحریمی که بر کشور حاکم است، نمیتواند به جایی بفروشد و مصرفکننده داخلی هم ندارد؛ بنابراین هیچ فناوری در این حوزه ورود نمیکند تا محصولی تولید کند که مشتری ندارد. در واقع، فناور در جایی ورود میکند که صنعتگر و بازار برای آن محصول خاص به وجود آمده است. وظیفه ما این است که از صنایع بالادستی شروع کنیم به طوری که اول نیاز را ایجاد کنیم و بعد یک مرحله پیش از آن؛ به عنوان مثال، آلیاژ خام را خریداری کنیم و نوردکاری (شکلدهی فلزات) آن را انجام دهیم و مواد اولیه را آلیاژسازی کنیم و یک مرحله پیشتر، به استحصال مواد خام از ماده معدنی بپردازیم. این زنجیره باید از آخر تکمیل شود.
معمولاً اتفاقی که در حوزه مواد و ساخت شاید بر خلاف برخی از حوزهها مثل حوزههای خدماتی دیجیتال میافتد این است که حجم سرمایهگذاری بالا و صبر سرمایهگذار هم باید بالا باشد؛ به عنوان مثال، برای راهاندازی یک شرکت فولادسازی، عدد سرمایهگذاریها در حد میلیارد دلار است و بازگشت سرمایه آن نیز بین ۱۰، ۱۵، یا ۲۰ سال است، در صورتی که اگر همین اندازه پول را در حوزه خدمات سرمایهگذاری کنید، با عدد خیلی کمتر، آورده خیلی بیشتری در ۱۰ تا ۱۵ سال به دست میآید؛ به همین دلیل، حوزه نفت، گاز و پتروشیمی ما نسبت به برخی کشورها جلوتر است. زمانی که پتروشیمی داریم، چیزی به نام «سیل رینگ» هم داریم. زمانی که میخواهیم بین دو تا سه محفظه رآکتور ارتباط برقرار کنیم، یک سری لوله و شیر داریم که بعضی از این لولهها انعطافپذیرند و باید وارد یکدیگر شوند. در اینجا نمیتوانیم شیر ایجاد کنیم و یک سری اتصالات وجود دارند که با استفاده از مکانیسم خاصی که دارد، انتقال مایعات یا گازها را انجام میدهد که به این «سیل رینگ» میگویند. تکنولوژی ساخت آن، به سرامیکهای خاصی نیاز دارد و اگر شما در اینجا احساس نیاز داشته باشید، شرکتی ایجاد میکنید که این شرکت بتواند این محصول را برای شما تولید کند.
از آنجایی که ما صنعت بزرگ پتروشیمی و نفت و گاز را در اختیار داریم، در این حوزه هم جلوتریم. اما در حوزه تجهیزات پزشکی قدری عقبتر هستیم و در حوزه نیمههادی خیلی عقبتریم چراکه بزرگترین مصرفکننده ویفرهای سیلیکون در دنیا، صنعت نیروگاههای خورشیدی است. زمانی که تولیدکننده پنل خورشیدی نداریم، هر اندازه هم که سیلیکون خالص تولید و آن را ویفر کنیم، مشتری برای این محصول وجود ندارد. به تازگی مجموعههایی در این حوزه سرمایهگذاری کرده و پنل خورشیدی تولید میکنند و در کنارش جذاب شده که یک نفر ویفر سیلیکونی تولید کند و قبل از آن، «سیلیکون متال» و قبلتر از آن SiO خالص تولید کند که کمکم این زنجیره تکمیل خواهد شد، اما صبر زیادی میطلبد.
فرهیختگان: مواد نوظهور یکی از عرصههای رقابت علمی و فناورانه در دنیای امروز به حساب میآید. مواد نوظهور شامل چه موادی است؟ در روند رو به رشدی که در این حوزه در دنیا وجود دارد، ایران چه کار کرده و چه زیرساختی آماده کرده است؟
مواد نوظهور به دستهبندیای اطلاق میشود که قبلاً یا شناخته نشده بودند یا شناخته شده بودند و قابلیت تولیدشان وجود نداشته است. به عنوان مثال، گرافن جزو مواد نوظهور شناخته میشود. ما پیشتر گرافیت، کربن الماس و کربن زغال داشتیم، اما ساختار گرافن را نداشتیم. یک سری چیزها هم از قدیم شناخته شده بودند و مطلع بودند که این ماده، این خواص را دارد، اما تکنولوژیهای ساخت هنوز قادر نبودند این ظرفیت را ایجاد کنند که آن ماده خاص را بسازند و بر اساس شبیهسازیها و مطالعاتی که در حوزه خواص مواد در رشتههای اساسی علوم پایه مانند فیزیک انجام میدهند، این خواص شناسایی شده است؛ به عنوان مثال، تککریستال SiC (سیلیکون کاربید). مواد نوظهور در حوزههای نوظهور هم مصرف میشوند. اگر بخواهیم یک MRI با قدرت، رزولوشن و تفکیکپذیری بالاتر داشته باشیم به مواد مغناطیسی با شعاعهای مغناطیسی بالاتر نیاز داریم و اگر بخواهیم این اتفاق بیفتد، نیاز داریم از موادی با خلوص بالاتر استفاده کرده و ترکیبات خاص ابررسانایی داشته باشیم که در دماهای بالاتر کار کند و به یک ماده ابررسانای نوظهور میرسیم. اگر در کشور سازنده دستگاه MRI قدری وجود نداشته باشد، بازاری هم وجود ندارد. اما در حوزههایی که ورود کردیم، اتفاقات خوبی افتاده و توانستیم به بازارهای جهانی وارد شویم.
فرهیختگان: تاکنون در کدام حوزهها ورود کردهاید؟
یکی از حوزههایی که در این زمینه ورود کردهایم، صنعت هستهای است. ما در حوزه استحصال زیرکونیوم و ساخت صفحههای سوخت فعالیتهایی را انجام دادهایم. یکی از عناصر خیلی باارزش زیرکونیوم است و استحصال این عنصر فرایند بسیار پیچیدهای دارد؛ اما ما ورود کردیم و توانستیم یکی از باکیفیتترین زیرکونیومهای دنیا را در اختیار داشته باشیم. به عنوان مثال در آب سنگین، تمام صنعت هستهای ما تحریم است اما آب سنگین اراک به تمام دنیا آب سنگین میفروشد و یکی از باکیفیتترین آب سنگینهای دنیاست. درواقع، «رادیو داروهای دوتره» که به جای هیدروژن معمولی از هیدروژن حاوی نوترون استفاده میکند، دارویهای خیلی خاصی هستند که با قیمتهای بسیار گزاف در دنیا به فروش میرسند و صنعت ما در این حوزه یکی از باکیفیتترین داروها را تولید میکند و در دنیا به فروش میرساند. در حوزههایی که بازار وجود داشته، صنعت وارد شده و توانسته این زنجیره را تکمیل کند. پیشتر، زمانی که بچهها به دنیا میآمدند برای اینکه برخی از بیماریها را تشخیص دهند، آزمایشهای خون پیچیدهای باید انجام میشد اما در حال حاضر از پاشنه پای بچهای که تازه به دنیا آمده نمونه خون گرفته میشود و رادیودارویی کنار آن قرار دارد که خون را داخل آن میریزند. برخی آنزیمهای موجود در خون تنها از طریق این رادیودارو شناسایی میشود. این دارو در اراک تولید میشود و در حال حاضر هر خانه بهداشتی قادر است این تست را انجام دهد.
فرهیختگان: هدفگذاری مدونی از سوی ستاد برای رسیدن به نقطهای خاص در این حوزه پیشبینی شده است؟
ما ذیل سند نقشه جامع علمی کشور، در یکسری حوزهها باید در منطقه رتبههایی را به دست آوریم و در راستای به دست آوردن این رتبهها، ستاد در حال تدوین سندی است که اگر در ذیل نقشه جامع علمی کشور در حوزه علم مثلاً میخواهیم در منطقه رتبه X باشیم، در حوزه مواد چند درصد از این به عهده حوزه مواد و فراوری است و دقیقاً در چه حوزههایی است. هرچند این سند سوابقی داشت، اما در یک سال اخیر به طور جدی پیگیری و نسخه جدید آن آماده شده و جلسات مربوط به آن هم برگزار شده است. در جلسه شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مصوب شد و اگر در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شود برای حوزههای اولویتدار کشور در حوزه مواد و فراوری مواد پیشرفته به عنوان یک نقشه راه قابل اجراست. در حال حاضر یکسری شاخصها و وضعیت کنونی کشور را استخراج کردهایم و برنامهای که قرار است در پنج سال آینده در هرکدام از این شاخصها به چه رتبهای برسیم را نیز مشخص کردیم و گزارش خیلی خوبی از وضعیت کنونی کشور و وضعیتی که برای چهار، پنج سال آینده متصوریم، در این نقشه عنوان شده است.
اگر در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به تصویب برسد، میتوانیم به عنوان یک سند بالادستی در حوزه مواد به آن نگاه کنیم و تمام سیاستهایی که از این به بعد باید در حوزه مواد پیگیری شود، ذیل این پیگیری خواهد شد. یکی از چالشهایی که چهار پنج جلسه روی آن بحث شد، این بود که جایگاه اول یعنی چه و در چه حوزهای؟ پس از آن، حدود 10 تا 15 حوزه مختلف را در حوزه مواد و ساخت پیشرفته شاخصگذاری کردیم که علم و فراوری چگونه است؛ خام فروشی و مواد معدنی به چه معناست؛ ایران در کجای دنیاست و چه رتبهای داریم؛ سنجه چه باشد، عدد ریالی، تناژ، تعداد شرکتها یا تعداد مقالات باشد؛ یا اینکه مقالات در چه ژورنالهایی منتشر شوند. تمام این موارد به طور کامل و جزئی مشخص شد و وضعیت کنونی ما در 70 تا 80 درصد از این موارد استخراج شد و در 10 تا 20 درصد بعدی نیز طبق سند، معاونت علمی موظف شد برای آنهایی که در نقشه شاخص، سنجه ندارند، سنجهای درست تعریف کند و طی 6 ماه آینده گزارش دهد که در حال حاضر وضعیت کشور چگونه است و قرار است در هر سال و پنج سال آینده چقدر پیشرفت و رشد کند.
فرهیختگان: این سند چه زمانی نهایی میشود؟
اول باید سند بدون مشکل در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شود و بعد از آن، ذیل وظایفی که به معاونت محول شده ظرف 6 ماه آینده تمام شاخصها وضعیت کنونی داشته باشند.
فرهیختگان: ایران در زمینه تکنولوژی مواد چه جایگاهی در منطقه دارد؟
از آنجایی که حوزه مواد، حوزهای است که در آن نیاز به سرمایهگذاریهای خیلی اساسی داریم و کشورهای منطقه ما معمولاً مصرفکننده تکنولوژی بوده و فناور نیستند، به نظر میرسد جایگاه خیلی خوبی داریم. به واسطه تحریمها و عرق ملی که در حوزه فناوری داریم به پایه و اساس موضوعات وارد شدیم و حوزه مواد و ساخت، حوزهای است که خیلی پایهای است. اگر بخواهیم یک پتروشیمی بسازیم نیازی نیست که لولهها، شیرها و کاتالیستهای پتروشیمی را هم خودمان بسازیم. شاید در این حوزه، کشورهای اطراف ما پتروشیمیهایی بهمراتب بزرگتر از پتروشیمیهای ما و چاههای نفت پیشرفتهتری از چاههای نفت ما داشته باشند، اما تکنولوژیهایشان اکثرا تکنولوژیهای وارداتی است و اساس آن تکنولوژی در کشورشان وجود ندارد. تصورم این است که احتمالاً جایگاه ما در این حوزهها در منطقه خیلی بالاست.
فرهیختگان: در این حوزه صادرات هم داشتیم؟
در سال گذشته، کل شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه مواد و ساخت، معادل 3 میلیون تن مواد و تجهیزات و ساخت به کشورهای دیگر صادر کردند که بر این اساس، کل رقم صادرات حوزه مواد و ساخت شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی حدود دو میلیارد دلار بوده است. بیش از یک هزار و 500 شرکت دانشبنیان در حوزه مواد در کشور وجود دارند. میزان صادرات شرکتهای دانشبنیان حوزه مواد و ساخت یکی از شاخصهایی است که در سند ذکر شده است.
فرهیختگان: بیشترین موادی که توسط شرکتهای دانشبنیان تولید میشود، چه اینکه نیاز داخل را برآورده کردند و چه صادرات کرده باشند، در چه حوزهای بوده است؟
بیشترین مواد تولید شده توسط شرکتهای دانشبنیان داخلی در حوزه مواد فلزی بوده، شامل آلیاژهای خاص، ترکیبات فلزی مس و آلومینیوم یا پایههای فولادی.
فرهیختگان: موادی که اشاره کردید در قالب خامفروشی بوده؟
خیر، یا خود متریال (مواد)، متریال خاص بوده یا فرایندهای ساخت مواد، فرایندهای خاصی بوده است. به عنوان مثال یکی از صادرات ما ریل قطار است. آلیاژ به کار رفته در ریل قطار، آلیاژ خاص و فرایند ساخت آن نیز فرایند خاصی است.
فرهیختگان: ریلگذاری کشور در مسیر توسعه تولید مواد و ساخت پیشرفته را چطور ارزیابی میکنید و چه بخشهایی نیاز به اصلاحات یا بازنگری دارند؟
جنس ریلگذاری ما در حوزه مواد طی سالهای گذشته، جنس استفاده از ظرفیتهای موجود کشور بوده است؛ یعنی یک گام به هرچیزی که در کشور تولید میکنیم، اضافه کردیم که این خوب است؛ اما باید در آینده و حوزه پیش رو، به سمت موادی حرکت کنیم که در میزان کم، مصرف میشوند، اما ارزش افزوده خیلی بالایی دارند. یکی از نمونههای عمومی آن در کشور ما، طلاست. طلا مادهای نیست که آن را به تناژ بفروشند، گرمی و کیلوگرمی به فروش میرسد و قیمت و ارزش افزوده خیلی بالایی دارد. عناصری هستند که ارزش آنها حتی 6،5 تا 10 برابر طلا در دنیا خرید و فروش میشوند که سرمایهگذاری ما در این حوزهها عملاً یا هیچ است یا خیلی پایین است؛ مانند عنصر ژرمانیوم، پلاتینیوم، ایریدیوم یا گالیوم که اکثراً در باطلهها وجود دارد و از آنجایی که ما در این حوزهها ورود نکردهایم، تولیدی در این حوزه نداریم؛ اما معادن سرب و روی داریم که باطلههای این معادن حاوی برخی از این عناصر مثل تلوریوم یا گالیوم است که عناصر خیلی با ارزشی در دنیا محسوب میشوند. ما معادن سرب و روی داریم، اما از باطلههای آن، چنین ارزش افزودهای را ایجاد نکردهایم. به نظر میرسد این ریل میتواند ریل موفقی باشد.
فرهیختگان: هدفگذاری خاصی برای رفتن به سمت این بخشها انجام شده است؟
بله، یکی از حوزههای خیلی ویژه و خاصی که در یک سال اخیر پیگیری کردیم، همین است و شرکتهای خیلی خوبی شکل گرفتهاند و در حوزه سرب و روی وارد شدهاند و عناصری را استحصال میکنند که سطح تکنولوژی آنها کمی بالاتر از سطح تکنولوژی تلوریوم و گالیوم است و زنجیره ارزش خیلی خوبی در این حوزه در حال ایجاد است. به عبارتی، سرب و روی را که بالاترین عیار را دارند، از یک ماده معدنی استخراج میکنید و سپس عناصر بعد از آن را که عیار پایینتری دارند، از این ترکیب خارج میکنید و سپس عناصر باارزشی را استحصال میکنید که تقریباً در حد یک در میلیون وجود دارد و در آخر، چیزی از جنس خاک معمولی یعنی ترکیبات پایه SIO2 و کلسیم باقی میماند که میتوان از این عناصر در صنایع آجر، آجر نسوز و دکوراسیون استفاده کرد. در حال حاضر، این زنجیره تشکیل شده و شرکتهایی هم تأسیس شدهاند که در این حوزه فعالیت میکنند.
فرهیختگان: در مواردی که گفتید، تاکنون چه ماده منحصر به فردی تولید شده است؟
ستاد، مسئولیت تولید مواد را بر عهده ندارد بلکه تنها حمایتها از سوی ستاد صورت میگیرد و فرایند تولید توسط فرد یا شرکت دیگری انجام میشود. ادبیات ستاد و معاونت این است که یک نفر ادعا کرده که میتواند فلان کار را انجام دهد و از سمت ستاد و معاونت حمایت شده تا تولید کند. وظیفه ستاد و معاونت تولید مادهای در کشور نیست. درواقع، ستاد تنها نقش حمایتی و ریلگذاری دارد یا سیاستگذار است یا از کسی حمایت میکند که عنصری را تولید کرده است. مسئلهای که در حال حاضر در حوزه ساخت اتفاق افتاده، پرینتر سه بعدی است. ساخت افزایشی چیزی بوده که حمایت شده و در حال حاضر در کشور فروخته میشود.
فرهیختگان: در حوزه مواد نوظهور تاکنون چه ماده منحصربه فردی تولید شده است؟
طرحی که در حوزه مواد نوظهور با حمایت ستاد تولید شده، با عنوان توسعه دانش فنی و ساخت پایلوت الکترولیت باتری لیتیوم یون است. در این طرح، دانش فنی و فرمولاسیون ساخت الکترولیت مورد نیاز در باتری لیتیوم یون در سطح پایلوت 50 کیلوگرم در روز تکمیل میشود. این طرح با مبلغ 3 میلیارد و 500 هزار تومان مورد حمایت قرار گرفته است.
فرهیختگان: رقمی از سرمایهگذاری حوزه R&D حوزه مواد و ساخت دارید؟ و اینکه روی سرمایهگذاری R&D چه کاری انجام میشود؟
در سال 1403-1402 معاونت حمایت 299 میلیارد تومانی از 133 طرح در حوزه مواد و ساخت پیشرفته برای توسعه فناوری و R&D داشته است. اتفاق خوبی که در قانون جهش تولید دانشبنیان افتاد، این بود که شرکتهای بزرگ اعتبار مالیاتی خود را صرف هزینههای تحقیق و توسعه کردند. درصد بسیار بالایی از 70 تا 80 شرکتی که در کشور به آنها شرکتهای پیشران اقتصاد کشور میگوییم، صنایع معدنی و فولادیاند؛ مانند گلگهر، فولاد مبارکه، گروه انتخاب و شرکتهای بزرگی که اقتصادهای بزرگی را اداره میکنند، درصد خیلی بالایی از آنها در حوزه مواد و فراوری معدنیاند. مانند گلگهر که دارای 12 معدن است، مانند مس زنجان، سونگون یا فولاد مبارکه یا صنایع سیمانی که شرکتهای بزرگیاند. حوزههای R&D بیشتر این شرکتها حوزههای تحقیقات مواد است مانند لاستیک بارز یا گروههای خودرویی که روی مسئله تولید خودرو کار میکنند. این شرکتها معمولاً اعتبار مالیاتی خود را در فرایندهای تحقیق و توسعه در حوزه مواد هزینه میکنند؛ به عنوان مثال، در بازدید اخیری که از گلگهر داشتیم، متوجه شدیم که این شرکت رقم بالای یک همت را در این حوزه سرمایهگذاری کرده و صرفاً در حوزه مواد و ساخت فعالیت میکند. فولاد مبارکه هم رقم خیلی خوبی در این حوزه هزینه میکند و مجهز به یکی دو مجموعه R&D است که سرمایهگذاری خطرپذیر را هم انجام میدهد. گروه انتخاب در این حوزه وارد شده و در حوزه پلیمرها نیز هزینه تحقیق و توسعه خیلی خوبی دارند. چون شرکتهای بزرگ روی این حوزه کار میکنند، از این نظر وضعیت R&D در حوزه مواد وضعیت مطلوبی است؛ زیرا شرکتهایی در این حوزه سرمایهگذاری میکنند که رقم گردش مالی آنها، عددهای بالایی را در اقتصاد کشور در بر میگیرد.
فرهیختگان: منظور از این عدد، مجموع R&D شرکتهاست یا عددی است که ستاد سرمایهگذاری میکند؟
شرکت پیشنهاد میدهد و ستاد مشخص میکند که شرکت، در این حوزه چقدر میتواند هزینه کند؛ یعنی معاونت با نظر ستاد در شورایی تشخیص میدهد که به عنوان مثال، فولاد مبلغی را در حوزه تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کند و در چه زیرشاخههای مشخصی هزینه کند که نمونه آن لاستیک بارز است. لاستیک بارز حدود 14 سرفصل ارائه داد که از این تعداد، حدود 10 تا 11 سرفصل در حوزه تحقیقات مواد و چهار پنج مورد هم در حوزههای اتوماسیون و منابع انسانی بود اما بیشتر حوزههای مطرح شده پیرامون مواد و ساخت بود و بررسی شد که این مجموعه میتواند چه عددی را به تحقیق و توسعه در این حوزه اختصاص دهد.
فرهیختگان: به نظر میرسد معاونت علمی در دوره جدید نگاه متفاوتی درخصوص فعالیت ستادها دارد و براساس آن تجمیع برخی ستادها اتفاق افتاد. قرار است این ادغام چگونه و در چه حوزههایی ادامه یابد؟
برآورد ما از برونداد اتفاقاتی که رخ داده، این است که معاونت علمی نهادی که قرار بود فرایندهای آن چابک و از جنس سیاستگذاری و ستادی باشد طی چند وقت اخیر به سمت ورود به کارهای اجرایی حرکت کرده است. کار اجرایی هم طبیعتاً شما را مجبور میکند افرادی را به سیستم اضافه کنید تا بتوانید کارهای اجرایی را انجام داده و پیش ببرید. نگاه و سیاستی که دکتر افشین، معاون علم و فناوری ریاستجمهوری دارد، همان نگاه کار ستادی و محوریت بودن معاونت و استفاده و کمک گرفتن از بقیه عناصری است که در فرایند دولت وجود دارد، برای اینکه بتوانیم یک سری موضوعات کلان را پیش ببریم. دکتر افشین با نگاهی که داشت، از تعداد افرادی که قرار است در این سیستم راهبری کنند، کاسته و آنها را ادغام کردند و مجموعه وظایفی را که ستادهای مختلف داشتند، کاهش دادند و درواقع، ساختارها را کم کردند تا بتوانیم یک نهاد تصمیمگیر و سیاستگذار در حوزههای مختلف داشته باشیم که به چابکی بیشتر معاونت کمک میکند. این اتفاق خوبی است و میتواند به این امر کمک کند که حوزههای مختلف، بیشتر به سمت جنس سیاستگذاری حرکت کنند که به نظرم یکی از اهداف اصلی تشکیل معاونت بوده و هنوز هم است.
از دیگر اهداف، انجام کار ستادی و هماهنگ کردن اجزای مختلف اکوسیستم اجرایی کشور برای این منظور است که بتوانند روی یک موضوع خاص تمرکز کنند و پیش بروند. مسئلهای که چند وقتی اجرا میشد و در حال حاضر هم به قوت اجرا میشود، بحث برنامههای ملی است که از قبل در برخی از حوزههای معاونت وجود داشت و هنوز هم پابرجاست که به نظرم یکی از نقاط مثبت معاونت میتواند ایجاد همین برنامههای ملی و هماهنگ کردن موضوعات و برنامههای ملی باشد؛ مانند برنامه میکروالکترونیک، برنامه ملی اقتصاد دریامحور با ادغامی که در دستورکار معاونت قرار دارد به این روند کمک میکند تا مدیر برنامه ملی، ستادها را در حوزههای مختلف هماهنگ کرده و هدفگذاری در یک حوزه خاص در معاونت انجام شود و همه به سراغ تکمیل اجزای این پازل حرکت کنیم و کنار هم قرار دهیم تا به عنوان مثال، یک کار موفق در حوزه اقتصاد دریا یا حوزه میکروالکترونیک انجام شود. تجربه میکروالکترونیک تجربه خوبی بود و دو سه ستاد در کنار هم تقسیم وظایف کردند و با هماهنگی برنامه میکروالکترونیک معاونت، هر کسی گوشهای از کار را به عهده گرفت و یک زنجیره ارزش شکل گرفت و تقسیم کار انجام شد. در حال حاضر هم شرکتها شناسایی شدهاند، قرارداد بعضی از شرکتها بسته شده یا پرداختی بعضی از شرکتها نیز انجام شد و این مسیر روی ریل افتاده و به آرامی اجرا میشود.
فرهیختگان: بحث ادغام، عملکرد ستادها را دستخوش تغییر نکرده است؟
قرار بر آن شد که ابتدا ادغامها انجام شود و بعد اسامی ستادها متناسب با کارکرد و وظیفهای که دارند، تغییر کند. همچنین قرار است ساختارها حفظ شود و یک دبیر باقی بماند و بقیه موضوعات محول شود به همان یک نفری که کار را انجام میدهد. چابکی سیستم نقطه مثبت است؛ به این معنی که هر چه بتوانید تعداد تصمیمگیران را به ویژه در حوزههایی کم کنید که میتوانند به یکدیگر مرتبط باشند، اتفاقات خوبی میافتد. دنیا با مسائل پیچیدهای دست و پنجه نرم میکند و نمیتوانید موضوعی را شروع کنید و بگویید صرفاً در حوزه برخی زیرمجموعه دانشهای قدیمیای قرار میگیرد که وجود داشته است؛ به عنوان مثال، در حوزه میکروالکترونیک، به دلیل استفاده از جنس موادی که در حوزه میکروالکترونیک استفاده میشود؛ یا در تجهیزاتی که قرار است «سیماس» (نوعی فناوری برای ساخت مدارهای یکپارچه) یا چیبست بسازد؛ یا در طراحی چیبستها؛ در اقتصاد و بحثهایی که دارد و به کارگیری از آنها در صنایع دیگر مانند صنعت حمل و نقل، صنعت لوازم خانگی و صنعت ارتباطات موضوعاتی وجود دارد و نمیتوان گفت ستادی به اسم میکروالکترونیک داشته باشیم که تمام کارها را همین ستاد انجام دهد. به عنوان نمونه، بحث استحصال عناصر خاصی که باید در این حوزه به کار برده شود؛ رشد گروههایی که در این حوزه است؛ بحث خالصسازی و اندازهگیری خواص مواد؛ این قدر پیچیده است که اینها میتوانند در ذیل یک ستاد مطرح شوند و در کنار یکدیگر قرار گرفته و حوزه میکروالکترونیک را به یک موضوع پیشران تبدیل کنند و اتفاقات خوبی در آن رخ دهد. بنابراین، در نهایت میتوان گفت که تغییرات ایجاد شده به دنبال ادغام ستادها رو به سمت مثبت و چابک شدن سیستم است.
فرهیختگان: در این تحولات، وضعیت ستاد مواد را چطور میبینید؟
عنوان ستاد ما ستاد مواد و ساخت است و حوزه مواد از قدیم در کشور موضوع مهمی بوده و دلیل شکلگیری چنین ستادی هم اهمیت این حوزه بوده است. در بازهای، ستاد مواد با ستاد فتونیک ادغام شد و تصمیمگیران کشور یا دولت به این جمعبندی رسیدند که نباید این کار انجام میشد و دوباره در فضای معاونت قبلی، ستاد فتونیک از ستاد مواد و ساخت جدا شد. ستاد مواد و ساخت یکی از ستادهای قدیمی معاونت است و حوزه عمل آن میتواند بسیار وسیع باشد و میتوان این احتمال را داد که به دلیل اهمیتی که دارد با همین نام به فعالیت خود ادامه دهد. زمانی بحث این مطرح شد که ستاد مواد و ستاد نانو با هم ادغام شوند، اما به دلیل رسالتهایی که هر کدام از ستادهای نانو و مواد داشتند، تقریباً تا این لحظه منتفی شده اما نمیشود پیشبینی کرد چه اتفاقی میافتد. ستاد مواد با توجه به برنامههایی که در حوزه معاونت پیگیری میشود و موضوعاتی که به معاونت ارجاع میشود، در تمام بحثهایی که معاونت به عنوان یک سیستم تصمیمگیر در کشور نقش داشته و برخی از رد و تأییدها بر عهده او است مانند تسهیلات تبصره 18، اعتبار مالیاتی، بحث شرکتهای دانشبنیانی و موضوعات مختلف مرتبط با آنها نقش داشته است. یکی از حوزههای پر مراجعه، حوزه مواد و ساخت است و قوت ستاد در موضوعات مختلف که به معاونت ارجاع میشود باعث شد در صورتی که ستاد به چابکی لازم برسد، بتواند رسالتی را که بر عهده آن گذاشته شده، حتی با قوت بیشتری انجام دهد.
ارسال به دوستان